نامه نیوز: در غیاب اصلاحطلبان مردم یا به سمت کنارهگیری از سیاستورزی عمومی یا به سمت کنشهای خشونتآمیز سوق داده میشوند
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۶۵۶۰۴
به گزارش جماران؛ نامه نیوز نوشت: به نظر میرسد اصلاحطلبان نه در سیاست و نه در جامعه مخاطبان ویژهای ندارند که اگر داشتند امروز که اصلاحطلبان سعی میکنند راه میانه را در پیش بگیرند، جامعه از آنها حرفشنوی میداشت که ندارد.
طیفی از اصلاحطلبان که کم هم نیستند، سالهاست که از طرح بازگشت به جامعه سخن میگویند و طیفی دیگر هم گفتهاند که کار حزبی ناگذیر از ورود به سیاست رسمی است و به همین باور دارند که اصلاحطلبان باید قدرت رسمی را در اختیار بگیرند تا تأثیرگذار باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این مقدمه بد نیست اکنون که شاهد ناآرامیها در خیابانهای ایران هستیم یک پرسش مهم مطرح کنیم؛ آنکه اصلاحطلبان کجای سیاست و جامعه قرار دارند؟ آیا هر دو طیفی که اوصافشان بیان شد، توانستند به اهداف خود برسند؟ اخیرا سعید حجاریان به عنوان یکی از مهمترین حامیان بازگشت اصلاحطلبان به جامعه به نوعی اذعان کرده است که جامعه را نمیشناسد. پس از دو انتخابات مجلس98 و ریاستجمهوری 1400 به روشنی مشخص شد که مخاطبان اصلاحطلبان دیگر تن به خواستههای طیف متبوعشان و شاید بهتر بگوییم طیف متبوع سابقشان جامه عمل نمیپوشانند و حوادث اخیر هم نشان داد که اصلاحطلبان دیگر نمایندگی طبقه متوسط را در اختیار ندارد. به بیان دیگر به نظر میرسد اصلاحطلبان نه در سیاست و نه در جامعه مخاطبان ویژهای ندارند که اگر داشتند امروز که اصلاحطلبان سعی میکنند راه میانه را در پیش بگیرند، جامعه از آنها حرفشنوی میداشت که ندارد.
نکته بعدی آن است که با تغییر نسل، اصلاحطلبان نتوانستند خود را با جامعه تازه تطبیق دهند و عملا نسل دهه هشتادیها اصلا شناختی از آنها ندارد، چه رسد به آنکه حامی آنها باشد. برخی اصولگرایان باور داشتند که اگر جامعه از اصلاحطلبان رویگردان شود، به سبد سیاسی جبهه اصولگرا اضافه میشوند اما در مقام عمل دیدیم که چنین نشد و مخاطبان رویگردان اصلاحطلبان یا بازیگران جدید عرصه سیاست که اصلاح هیچ وقت طرفدار اصلاحطلبان نبودهاند، در غیاب اصلاحطلبان به سمت اصولگرایان نمیروند و یا به سمت کنارهگیری از سیاستورزی عمومی میروند یا کنشهای خشونتآمیزی مانند آنچه این روزها در کف خیابانها میبینیم، سوق داده میشوند. با همه اینها آنچه مشخص است آن است که اصلاحطلبان به هیچوجه دیگر نماینده بخشهای عمدهای از جامعه نیستند و میتوان گفت که آن سیاست که اول باید به جامعه رفت و از جامعه وارد سیاست شد، شکست خورده است.
این از جایگاه اصلاحطلبان جامعهگرا و حالا میرسیم به وضعیت آن طیفی که باور داشت باید مستقیم سراغ قدرت سیاسی رفت. آنها هم شرایطی بهتر از طیف نخست ندارند زیرا علاوه بر آنکه به دلیل همان نکاتی که درباره اصلاحطلبان جامعهگرا گفته شد، مخاطبان اصلاحات حاضر به حمایت سیاسی از آنها نمیشوند، مسیر سیاسی هم برایشان چندان باز نیست. کمااینکه به گفته خودشان موضوع بررسی صلاحیتها طوری نیست که آنها بتوانند از نامزدهای حداکثریشان استفاده کنند که اگر چنین هم شود باز هم محدود نخست که از سمت جامعه بر آنها اِعمال میشود، وجود دارد.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اصلاح طلبان اعتراضات ایران اعتراضات در ایران افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اصلاح طلبان جامعه گرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۵۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلائیپور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم
به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائیپور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم پیش میآید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونههای کمیاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسلکشی، پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادیهای اساسی فلسطینیان و قوانین بینالمللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بیسابقهای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانهها و گوشیهای هوشمند در جهان شبکهای مرتکب شد.
برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نهتنها آشکارا در طرف اسرائیل نسلکش و کودککش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانهها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شدهاند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربهای کاری و بلندمدت خورد.
مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشنتر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنانکه در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل میکوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتیسازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنهزنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بینالمللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد.
پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهمترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهمترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهههای اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگیهای سیاسی و اختلافهای دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی میدهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایهگذاری همهٔ دولتهای پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایهگذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بینالمللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشرویهای اسرائیل مصونتر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفههای قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.
متاسفانه شواهد نشان میدهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفتههای گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم که بر شکافها و نارضایتی میافزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانیها زمینهسازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسلکشی اسرائیل نشان میدهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسلکشی اسرائیل میشود و در دانشگاههایش معترضان به نسلکشی سرکوب میشوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت میکنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادیها پنجه میکشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست میدهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگینترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیتزدایی میکنند. با این حال، سوء حکمرانیها نباید قطبنمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسلکشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودککش به میلیونها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاهها و با همین شاقولهای مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده میشود.